زنار بستن: خرقۀ پشمینه نفروشیم و بفروشیم زهد در سر کوی تو درپوشیم زنار دگر. خواجۀ شیراز (از آنندراج). لیکن در بعضی از نسخ بجای درپوشیم لفظ بربندیم نیز واقع شده... (از آنندراج). رجوع به زنار بستن شود
زنار بستن: خرقۀ پشمینه نفروشیم و بفروشیم زهد در سر کوی تو درپوشیم زنار دگر. خواجۀ شیراز (از آنندراج). لیکن در بعضی از نسخ بجای درپوشیم لفظ بربندیم نیز واقع شده... (از آنندراج). رجوع به زنار بستن شود
چشم فروبستن. نگاه نکردن. از نگاه کردن خودداری نمودن: سعدی نظر بپوشان یا خرقه در میان نه رندی روا نباشد در جامۀ فقیری. سعدی. مگر تو روی بپوشی وگرنه ممکن نیست که آدمی که تو بیند نظر بپوشاند. سعدی
چشم فروبستن. نگاه نکردن. از نگاه کردن خودداری نمودن: سعدی نظر بپوشان یا خرقه در میان نه رندی روا نباشد در جامۀ فقیری. سعدی. مگر تو روی بپوشی وگرنه ممکن نیست که آدمی که تو بیند نظر بپوشاند. سعدی