جدول جو
جدول جو

معنی نظر پوشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

نظر پوشیدن
(عِ دَ بَ تَ)
نظر گردانیدن. نظر گرفتن، نابینا کردن، نابینا شدن. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ دَ)
زنار بستن:
خرقۀ پشمینه نفروشیم و بفروشیم زهد
در سر کوی تو درپوشیم زنار دگر.
خواجۀ شیراز (از آنندراج).
لیکن در بعضی از نسخ بجای درپوشیم لفظ بربندیم نیز واقع شده... (از آنندراج). رجوع به زنار بستن شود
لغت نامه دهخدا
(عِ دَ)
چشم فروبستن. نگاه نکردن. از نگاه کردن خودداری نمودن:
سعدی نظر بپوشان یا خرقه در میان نه
رندی روا نباشد در جامۀ فقیری.
سعدی.
مگر تو روی بپوشی وگرنه ممکن نیست
که آدمی که تو بیند نظر بپوشاند.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(غَ دَ)
رخت نو بر تن کردن. جامۀ نو پوشیدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از در پوشیدن
تصویر در پوشیدن
پوشیدن بتن کردن
فرهنگ لغت هوشیار